وظیفه و موقعیت شناسی همسران علما

وظیفه و موقعیت شناسی همسران علما

وظیفه و موقعیت شناسی همسران علما

وظیفه و موقعیت شناسی همسران علما را در تحقیق زیر مطالعه کنید:

مقدمه

در سرتاسر زندگی علما فراز و فرودهای بسیاری را شاهد هستیم؛
چه در مراحل تحصیل و تدریس و چه در مراحل تبلیغ و راهنمایی مردم.
بودن همسرانی همراه و موافق، یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت این مردان خدا در تحقق اهداف آنان می‌باشد.

نمونه هایی از حضور و نقش افرینی زنان علما

یکی از عوامل ایجاد سازگاری بین همسران و تقویت بنیان خانواده،
درک و توجه به موقعیت همسر است. رهبران دینی و علمای الهی از جایگاه ویژه و والایی برخوردارند.
قرآن می‌فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ درجات وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ؛»[۱]
خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که علم به آنان داده ‌شده،
درجات عظیمی می‌بخشد و خداوند به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است.»

همسران علما به موقعیت همسر توجه ویژه‌ای داشتند و تلاش بسیاری انجام می‌دادند
تا آنان با آسودگی و بدون مشغله ذهنی، به فعالیت‌های علمی بپردازند و
سفارش رسول خدا(صلی الله علیه و اله) را درباره این سالکان حق تحقق بخشند که فرموده است:
«أَکرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَهُ اَلْاَنْبِیاء فَمَنْ اَکرَمَهُمْ فَقَدْ أَکرَمَ اللهَ وَ رَسُولَهُ»[۲]
علما را گرامی بدارید؛ زیرا آنان وارث پیامبران‌اند و هرکه آنان را گرامی بدارد، خدا و رسولش را گرامی داشته است.»

الف)

دختر علامه طباطبایی می‌گوید: «در اتاقی که کرایه کرده بودیم،
در طرفی، پدرم برای طلاب تدریس می‌کرد و ما در پشت پرده زندگی می‌کردیم؛
ولی با تمام این مشکلات، زندگی بسیار شادی داشتیم. مادرم مشکلات را از پدرم پنهان می‌کرد
و معتقد بود حتی یک ساعت اشتغال ذهن پدرم به مسائل زندگی، برای مادر گناه محسوب خواهد شد
و تمامی مشکلات زندگی را از پدر پنهان می‌کردند تا ایشان با خیال آسوده به تحصیل و تدریس بپردازند.»[۳]

ب)

همسر شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در این باره می‌گوید: «من پس از ازدواج، از ایران به عراق منتقل شدم.
دوری و فراق از خانواده و تفاوت زیادی که بین آنجا و ایران بود، مرا رنج می‌داد.
یک روز به حرم امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) مشرف شدم و درخواست نمودم تا خداوند به من قدرت و تحمل شرایط سخت زندگی را بدهد.
پس از زیارت، احساس عجیبی به من دست داد. با خود گفتم: من با یک شخص عادی زندگی نمی‌کنم؛
بلکه با یکی از اولیای خدا و رهبری دانشمند ازدواج کردم. پس ‌از آن دعا و زیارت،
آرامشی خاص و ظرفیتی بزرگ در برابر همه سختی‌ها در خود احساس کردم و به تمام اوامر ایشان،
با کمال رضایت و خوشحالی حاضر بودم.»[۴]

ج)

همچنین آیت‌الله سید محمدباقر حکیم با خانم عزت ممقانی، دختر آیت‌الله شیخ محی‌الدین ممقانی ازدواج کرد.
بانو ممقانی می‌گوید: «از بسیاری امکانات رفاهی محروم بودیم و شهید پولی نداشت که منزل و امکانات آن را توسعه دهد.
خودم را وقف ایشان کرده بودم و سعی داشتم بستر مطلوبی برای فعالیت‌های ایشان فراهم آورم.
مشکلات زیاد بود؛ ولی بودن در کنار آن بزرگوار، دشواری‌ها را آسان می‌کرد. چندین بار ایشان را زندانی کردند و ما تحمل نمودیم.
وقتی مصمم گردید از عراق بیرون رود، با اینکه مرا آزاد گذاردند که همراهشان بروم یا در عراق باشم،
ترجیح دادم در کنار ایشان باشم و با بچه‌های کوچک، وی را همراهی کردیم. ما چهار ماه در سوریه ماندیم و سپس،
به ایران آمدیم که حدود ۲۳ سال طول کشید.»[۵]

د)

نمونه دیگر از موقعیت شناسی همسران علما می توان به همسر امام راحل و
همچنین سرکار خانم ام یاسر همسر حجت‌الاسلام شهید سید عباس موسوی (دبیر کل حزب‌الله لبنان) اشاره کرد:

خانم زهرا اشراقی چنین نقل می‌کند: «دلیل علاقه بسیار حضرت امام به همسرشان، فداکاری ایشان بود.
امام خمینی; همیشه می‌گفت: «خانم، بی‌نظیر است.»
همسر امام پانزده سال در آب‌وهوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرد و همه جا همراه امام بود؛
درحالی‌که در خانواده پدری‌شان در رفاه به سر می‌برد. ایشان دختر خانم پانزده ساله‌ای بیش نبود که به خانه امام وارد شد.
مثل ‌اینکه در آن موقع قم را دوست نداشت؛ ولی هرگز این مسئله را نزد امام اظهار نکرد.
امام همواره در پاسخ ما که از ایشان می‌پرسیدیم که چه کنیم شوهرانمان به ما این همه علاقه‌مند باشند، می‌فرمود:
«اگر شما هم این قدر فداکاری کنید، همسرانتان تا آخر، همین قدر به شما علاقه‌مند خواهند شد.»[۶]

و)

از جمله زنانی که فداکاری را در زندگی مشترک به معنای واقعی کلمه تجلی بخشید،
امّ یاسر، همسر حجت‌الاسلام شهید سید عباس موسوی (دبیر کل حزب‌الله لبنان) بود.
امّ یاسر، با قناعت و ساده‌زیستی خو گرفته بود و به‌تدریج
به جلسه‌های علمی و فکری شهیده سیده بنت الهدی صدر علاقه‌مند شد و از آنها بهره برد.
او وقتی همراه همسرش به لبنان بازگشت، در شهر بعلبک، حوزه الزهراء را با یاری برخی بانوان مؤمن بنا نهاد
تا به زنان آموزش‌های لازم را بدهد و آنان را برای تربیت نسلی باایمان و شجاع و فعالیت‌های تبلیغی آماده سازد.

 

امّ یاسر، به این تلاش بسنده نکرد و موقعی که سید عباس مسئولیت‌های گوناگونی داشت،
در خط مقدّم مبارزه با اشغالگران قدس قرار گرفت، هسته‌های مقاومت تشکیل داد،
حزب الله لبنان را به وجود آورد و با این فعالیت‌ها، به یاری همسرش شتافت. تشکیل هیئت زنان در این مجموعه،
رسیدگی به خانواده‌های شهدای حزب الله و تلاش برای تربیت فرزندان شهیدان، برخی از خدمات او در این راستاست.
او در این مسیر چندین بار به استقبال خطرها رفت.

این بانو به گونه‌ای بود که برای رفع ناگواری‌ها و غم‌های افراد و برآوردن حاجت‌ها،
فداکارانه دوشادوش شوهرش گام‌های استواری برمی‌داشت. آن دو هیچ‌گاه به رفاه شخصی فکر نکردند؛
ولی برای کمک به دیگران و اطعام کودکان خانواده‌های شهدا و مبارزان،
همواره مصمم بودند و تحمل این همه مشقت، برای کسب رضای حق بود.
تقدیر الهی چنان صورت گرفت که او و همسرش با هم به شهادت برسند»[۷]

 

 

[۱] -مجادله؛۱۱

[۲] – ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص ۸۴ و ۸۵٫

[۳] – سرکار خانم نجمه‌سادات طباطبایی، به نقل از: پایگاه اینترنتی بلاغ، نشانی: http://www.balagh.ir/content

[۴] – هادی حسین‌خانی، الگوی خانواده اخلاقی‌، ص ۶۳٫

[۵] – «گفت‌وگو با همسر شهید حکیم»، نشریه پرتو، ۲۵/۶/۱۳۸۳، ش ۲۴۶، به نقل از:
غلامرضا گلی‌زواره، «زندگی و مبارزات آیت‌الله شهید سید محمدباقر حکیم»،
پایگاه اینترنتی پژوهش، نشانی: http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show/id

[۶] – غلام‌علی رجایی، برداشت‌هایی از سیره امام خمینی;، ج ۱، ص ۷۴٫

[۷] – غ‍لام‍رض‍ا گ‍لی‌زواره‌، «زندگی و مبارزات شهید سید عباس موسوی (دبیرکل حزب‌الله لبنان)»،
پایگاه اینترنتی پژوهش، نشانی: http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show/id/1557

مشاهده بیشتر مطالب در موضوع همسران علما

مشاهده مطالب بیشتر در سایت صبح قریب



دیدگاه ها

elcrit erschwinglich in Santiago سپتامبر 07, 2023

After looking into a number of the blog posts on your web page, I seriously appreciate your technique of blogging.
I added it to my bookmark site list and will be checking back
in the near future. Please check out my web site too and let me know how you feel.

My brother suggested I would possibly like this blog. He used to be totally
right. This submit actually made my day. You can not imagine simply
how much time I had spent for this information! Thanks!

Howdy just wanted to give you a quick heads up.
The words in your post seem to be running off the screen in Opera.
I’m not sure if this is a format issue or something to do with browser compatibility
but I thought I’d post to let you know. The design and style look great though!

Hope you get the issue solved soon. Kudos

ارسال دیدگاه

اطلاعیه ها

بیشتر بخوانید