مهمان داری علی (ع)

مهمان داری علی (ع)

پدر و پسری به خانۀ ما آمده بودند که من آنان را نمی شناختم. گویا با پدر کاری داشتد و قرار بود شام را نیز میهمان ما باشند. غذا را که خورند، پدر را دیدم که آفتابه، لگن و حوله را خود برداشت و به سوی پد رفت. خود آب را می ریخت و پدر – که آثار شرم و خجالت بر چهره اش نمایان بود – دست خود را می شست. آنگاه پدر به سوی من آمد و فرمود:« این وسائل را بگیر و برو تا پسر آن مرد نیز دست اش را بشوید؛ اگر نبود که خداوند ابا دارد که پدر و پسری در یک مکان باشد و به طور مساوی احترام شوند خود این کار را می کردم.»



ارسال دیدگاه

اطلاعیه ها

بیشتر بخوانید