سفرنامه اربعین قسمت هفتم (فتوکلیپ)

سفرنامه اربعین قسمت هفتم (فتوکلیپ)

سفرنامه اربعین قسمت هفتم (فتوکلیپ) :درخت.
پزشک چفیه ی خونی رو از دور دست مجید باز کرد.
نیاز به بخیه نبود، با بانداژ هم میشد جلوی خونریزی را گرفت تا وقتی که زخم دوباره جوش بخوره.
چفیه خونی شده بود. سهیل چفیه را برداشت تا آن را بشورد.
جلوی بهداری یک شیر آب بود، همانجا چفیه را شست
و روی درخت خشکی که جلوی بهداری بود پهنش کرد.
وقتی مجید با دست باندپیچی شده بیرون آمد،
سهیل به دکتر گفت که چفیه را به او هدیه داده است، دکتر هم از او تشکر کرد.
روز بعد دکتر رحیمی برای استراحت به جلوی بهداری آمده بود و چای عراقی مینوشید.
چشمش به چفیه خورد که روی درخت آویزان بود.
چفیه را از روی شاخه درخت برداشت، زیر چفیه درخت یک جوانه زده بود.
دکتر تعجب کرد و چفیه را دور گردنش انداخت.
جلوی بهداری پسر نوجوانی را دید که اشک میریخت و به نظر میرسید که گم شده.
دکتر جلو رفت و از او پرسیده که چه اتفاقی افتاده.
پسر نوجوان با گریه و بریده بریده گفت که پدرش را گم کرده. دکتر سعی کرد آرامش کند، اما آرام نمیشد…..


دانلود با لینک مستقیم


دیدگاه ها

Bordeaux Wealth Advisors ژوئن 08, 2023

… [Trackback]

[…] Find More to that Topic: rowshangar.ir/سفرنامه-اربعین-قسمت-هفتم-فتوکلیپ/ […]

pop over to this web-site ژانویه 17, 2024

… [Trackback]

[…] Read More to that Topic: rowshangar.ir/سفرنامه-اربعین-قسمت-هفتم-فتوکلیپ/ […]

ارسال دیدگاه

اطلاعیه ها

بیشتر بخوانید