سفرنامه اربعین قسمت ششم (فتوکلیپ)

سفرنامه اربعین قسمت ششم (فتوکلیپ)

سفرنامه اربعین قسمت ششم (فتوکلیپ) :سهیل
قصد داشت شب ها حرکت کند و روز ها بخوابد.
اما نیمه های شب دوم تب و لرز شدیدی گرفت و نمیتوانست یک قدم بردارد.
تمام موکب ها پر شده بود و جایی برای خواب نبود.
به ناچار گوشه ای نشست و زانوهایش را بغل گرفت تا خوابش ببرد.
هر از چند گاهی چشمانش گرم خواب میشدند
اما ناگهان لرز به بدنش می افتاد و از خواب میپرید.
در تلاش برای خواب بود که یک پیرمرد عراقی
یک چفیه به او داد تا روی خود بی اندازد و بعد رفت.
چفیه را روی خودش انداخت. عطر خوشی داشت.
چند نفس عمیق کشید، بدنش دیگر نمیلرزید و از همیشه آرام تر بود،
چند لحظه بعد چشمانش گرم شد و به خوابی شیرین فرو رفت.
برای نماز صبح که بیدار شد، اثری از مریضی و تب و لرز در بدنش نبود.
سرحال بلند شد و بعد از خواندن نماز شروع به پیاده روی کرد.
نزدیک ظهر به موکبی رسید که متعلق به اهالی شهرشان بود.
وارد موکب شد تا برای پختن ناهار کمک کند و بعد از ناهار و استراحتی کوتاه، به مسیرش ادامه دهد.
شروع کرد همراه بقیه هم ولایتی هایش به سیب زمینی پوست کردن.
ناگهان یکی از بچه ها کف دستش را خیلی عمیق برید.
خون به شدت از دستش جاری شده بود. سهیل سریع چفیه را دور دست او پیچید و راهی بهداری شدند ….

بیشتر:
سفرنامه اربعین قسمت هفتم (فتوکلیپ)
دیگر تولیدات دیجیتال مجموعه:
کتاب اصلاح فرهنگ نگرش اشتغال در جوانان


دانلود با لینک مستقیم


دیدگاه ها

ร้านลูกโป่ง آوریل 18, 2023

… [Trackback]

[…] Read More Info here to that Topic: rowshangar.ir/سفرنامه-اربعین-قسمت-ششم-فتوکلیپ/ […]

… [Trackback]

[…] Info to that Topic: rowshangar.ir/سفرنامه-اربعین-قسمت-ششم-فتوکلیپ/ […]

ارسال دیدگاه

اطلاعیه ها

بیشتر بخوانید