• اربعین حسینی

سفرنامه اربعین قسمت دوم (فتوکلیپ)

• 2020-10-08
• 3 دیدگاه
• محمد خسروی

سفرنامه اربعین قسمت دوم (فتوکلیپ) :نرگس چفیه را از پیرزن گرفت و دور شانه اش انداخت،
برای احتیاط از جلو گره اش زد تا در شلوغی از شانه اش نیفتد.
بعد از کمی معطلی از مرز رد شد و همراه همسرش سوار یک ون شدند و به سمت نجف رفتند.
در نجف به موکبی نزدیک حرم رفتند، نرگس سعی میکرد همیشه چفیه همراهش باشد،
چرا که هم میخواست خواسته پیرزن را اجابت کند و هم حس خوبی به او میداد.
شب دومی که نجف بودند، هنگام خواب،
سردرد همیشگی سراغش آمد و به شدت آزارش میداد.
هر کاری کرد دردش آرام نمیگرفت حتی قرص های قوی هم کارساز نشد.
آخر سر از روی ناچاری چفیه را دور سرش بست و دراز کشید،
به طرز عچیبی بعد از چند دقیقه دردش آرام گرفت و در نهایت آرامش به خواب رفت.
صبح که از خواب بیدار شد حالش از همیشه بهتر بود،
باور داشت که خوب شدن سرش را مدیون چفیه است.
چفیه که شب از دور سرش باز شده بود کنارش افتاده بود،
وقتی دقیق به چفیه نگاه کرد احساس کرد چفیه تغییر کرده.
برش داشت و براندازش کرد، خیلی شبیه بود، اما آن چفیه نبود.
حتما کسی اشتباهی برداشته.
از چند نفر پرس و جو کرد متوجه شد زنی که کنارش بوده
اشتباهی چفیه اش را که شبیه همین چفیه بوده برداشته و یک ساعتِ قبل هم به مسیر پیاده روی رفته.
امکان نداشت که نرگس بتواند در آن شلوغی چفیه را پیدا کند.
چفیه به سمت کربلا حرکت کرده بود

بیشتر:
سفرنامه اربعین قسمت سوم (فتوکلیپ)
دیگر تولیدات دیجیتال مجموعه:
کتاب اصلاح فرهنگ نگرش اشتغال در جوانان