جوان گرایی از منظر دین اسلام
جوان گرایی از منظر دین اسلام
جوان گرایی از منظر دین اسلام را در تحقیق زیر مطالعه کنید:
جوان گرایی:
اسلام، دینی با جامعیت در تمامی مسائل اجتماعی فرهنگی سیاسی اخلاقی است؛
از جمله مباحثی که در این دین کامل مورد توجه قرار گرفته مباحث مربوط به جوانان و اهمیت دادن به آنهاست،
تا جایی که پیامبر اسلام صلوات الله علیه می فرمایند:
« اوصیکم بالشبان خیرا » من به همه ی شما مسلمانان توصیه میکنم که با جوانان با نیکو کاری رفتار کنید. (۱)
اساسا جوانی در اسلام به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته و برای جوان در زمینه های گونان،
احکام و دستور های ویژه و مستقیم قرار داده شده است.
اهمیت بالای آموزش و تعلیم و تربیت در دوره جوانی در اسلام مورد توجه قرار گرفته است،
امام صادق علیه اسلام در این باره می فرمایند: « لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَی الشَّابَّ مِنْکمْ إِلا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً…»؛
دوست ندارم از شما مسلمانان جوانی را ببینم که به غیر از یکی از این دو حالت صبح کند: یا عالم باشد یا جوینده علم. (۲)
در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام می فرماید: « لَوْ أُتِیتُ بِشَابٍّ مِنْ شَبَابِ الشِّیعَهِ لَا یَتَفَقَّهُ لأَدَّبْتُهُ»؛
گر جوانی از جوانان شیعه را به نزد من بیاورند که وظیفه خود را در شناخت دین انجام نمیدهد، او را تأدیب خواهم کرد. (۳)
این روایت از امام باقر علیه السلام نشان دهنده اهمیت تعلیم و تربیت در دوره جوانی دارد به اندازه ای که امام علیه السلام
خواهان تأدیب جوانی است که در وظیفه خود نسبت به یادگیری علوم دینی کوتاهی می کند. در این روایت دو تعبیر شایسته تأمل است:
یکی «تأدیب» که در گزارههای دینی کمتر به کار رفته است؛
و دیگری «تفقّه» در دین که نشاندهنده لزوم درک عمیق دین (و نه صرفاً علامت ضرورت عمل به مناسک دینی) است.
مراد از جوان چیست ؟
«جوانی» در اصطلاح رایج حدود ۱۴ تا ۲۹ سالگی را دربرمیگیرد؛ ولی در این مبحث،
در مقابل پیری استعمال شده است و دامنه وسیعتری از سالهای عمر را شامل میشود،
و درحقیقت بخشی از بزرگسالی و بهخصوص قسمتی از کودکی را شامل میشود. تعیین دقیق دامنه جوانی از نظر اسلام،
مستلزم تحقیق لغت شناختی در خصوص واژگان مأخوذ از روایات است، که پیش از این به آنها اشاره شد.
اهمیت تربیت در جوانی
جوانی فرصت استثنایی برای تربیت و شکل گیری هر فردی است، هر شخصی در این دوران از خود و این سرمایه عظیم مراقبت کند
نتیجه بسیار مطلوبی در دوران میانسالی و پیری خود خواهد گرفت زیرا بنای زندگی در جوانی پایه گذاری خواهد شد،
اگر این بنا درست و صحیح گذاشته شود، انسانی موثر و مفید تربیت خواخد شد، اما اگر انسان مورد تعلیم و تربیت درستی قرار نگرفت،
زمانی که باید ثمره داشته باشد، فردی بی خاصیت و غیر مفید خواهد بود زیرا چیزی برای ارائه ندارد چون در دوران جوانی تعلیم ندیده،
در دوران میانسالی و پیری هم دیگر تعلیم آن ثمره دوران جوانی را نخواهد داشت هرچند از منفعل بودن و ناآگاهی بهتر است.
امیر المومنین علیه السلام خطاب به فرزند خود می فرمایند:
« ِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کالْأَرْضِ الْخَالِیَهِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُک بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُک »،
دل جوان نوخواسته، مانند زمین خالی از گیاه و درخت است؛ هر بذری در آن افشانده شود میپذیرد و در خود میپرورد.
من در آغاز جوانیات به ادب و تربیت تو مبادرت کردم، پیش از آنکه عمرت به درازا بکشد و دلت سخت شود. (۴)
در اهمیت یادگیری، تعلیم و تربیت در دوران جوانی و تاثیر گذاری آن، پیامبر اسلام صلوات الله علیه می فرماید:
« مَنْ تَعَلَّمَ فِی شَبَابِهِ کانَ بِمَنْزِلَهِ الرَّسْمِ فِی الْحَجَرِ وَمَنْ تَعَلَّمَ وَهُوَ کبِیرٌ کانَ بِمَنْزِلَهِ الْکتَابِ عَلَی وَجْهِ الْمَاءِ »،
آنکس که در جوانی بیاموزد، آموزشش به منزله نقش در سنگ است (ثابت و پایدار میماند) و آنکس که در بزرگسالی بیاموزد، آموزشش به منزله نوشتن روی آب است. (۵)
رهبران دینی توجه مربیان و دستاندرکاران تربیت دینی را به این نکته مهم جلب کردهاند که در فعالیت خود،
جوانان را محور قرار دهند و برای آنان سرمایهگذاری ویژه انجام دهند و نیز سیاست و برنامه مخصوص آنان را تدارک ببینند.
آن بزرگواران این نکته اصولی را به شکلهای گوناگون به گوش متولیان رساندهاند؛
گاهی مستقیماً به تربیت دینی جوانان سفارش کردهاند، گاهی از تجربه خود در این زمینه سخن گفتهاند،
و گاهی حضور چشمگیر جوانان را در عرصههای ایمانی برشمردهاند.
پیامبر اسلام صلوات الله علیه درباره تجربه تربیت دینی خود درباره جوانان چنین فرمودند که :
« به شما درباره نیکی کردن به جوانان سفارش میکنم؛ زیرا آنها دلی رقیقتر و قلبی فضیلتپذیرتر دارند.
خداوند مرا به پیامبری برانگیخت، تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم.
جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند؛ ولی پیران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.
سپس این آیه از قرآن را (که درباره کهنسالان و قساوت و سختدلی آنان است) تلاوت کرد:
سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و دچار قساوت و سختدلی شدند». (۶)
این احادیث و احادیث بسیار دیگر همگی حکایت از اهمیت این دوران دارند،
نکته قابل توجه اینست که انسان اکر قصد دارد که در دوران میانسالی و پیری خود یک فرد موفق و تاثیر گذاری در جامعه باشد،
حتما می بایست در سنین جوانی به دنبال تعلیم و تربیت درست برود و این دوران، طلایی ترین بخش زندگی هر فردی است؛
اما چنین فردی باید در دوران کودکی خود توسط خانواده نیز حمایت شود و خانواده نقش کلیدی در شکل گیری شخصیت هر فردی را دارد.
حقیقت آن است که تأثیر محیط خانه و خانواده از عوامل دیگر مانند جامعه، مدرسه، دانشگاه و غیره بیشتر است،
و به شکل چشمگیری در تربیت بهخصوص تربیت دینی فرزندان تاثیر گذار است.
والدین:
بزرگان خانواده و بهویژه والدین، نقش اساسی در تربیت فرزندان در دوران کودکی دارند، به گونهای که حتی فطرت ثابت او را تغییر میدهند.
این تغییر در حد محو و جایگزینی کامل نیست؛ زیرا فِطْرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللهِ؛ (روم: ۳۰ )
«این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش خدا نیست»؛ ولی به حدی است که آن را به فراموشی بسپارد.
تأثیرگذاری شگرف والدین حتی بر فطرت فرزند،
متن صریح گفته پیامبر گرامی(ص) در روایتی مشهور و معتبر نزد عامه و خاصه است:
« کلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَهِ حَتَّی یَکونَ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَیُنَصِّرَانِهِ وَیُمَجِّسَانِهِ»؛
هر مولودی بر فطرت (الهی) متولد میشود، مگر اینکه پدر و مادرش او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی گردانند.(۷)
همانگونه که از روایت فطرت استفاده میشود، در تربیت دینی فرزندان، والدین بهمنزله ارکان اصلی خانواده،
بیش از اعضای دیگر آن نقش دارند. والدین در شکلدهی فطرت و سرشت پاک و بالفعل کردن صفات بالقوه فرزندان، اثر مهمی دارند.
آنان با پیروی از برنامه معیّن و با به کارگیری راهکارهای مختلف تربیتی، با فراهم کردن بستر مناسب و ایجاد جوّ معنویت در محیط خانه و خانواده،
در شکلگیری حس دینی و رشد گرایشهای معنوی در فرزندان، نقش تربیتی خود را ایفا میکنند.
پاورقی:
۱- شیخ عباس قمی، سفینه البحار، جلد ۲، صفحه ۱۷۶٫
۲- شیخ طوسی، امالی طوسی، جلد ۱، صفحه ۳۰۳٫
۳- محمد بن خالد برقی، المحاسن، جلد ۱، صفحه ۳۷۵٫
۴- نهج البلاغه، نامه ۳۱٫
۵- سید فضل الله راوندی، نوادر راوندی، صفحه ۱۳۲، حدیث ۱۶۹٫
۶- شیخ عباس قمی، سفینه البحار، جلد ۲، صفحه ۱۷۶٫
۷- بحارلانوار، جلد ۳، صفحه ۲۸۱٫
مشاهده مطالب بیشتر در موضوع جوان
مشاهده مطالب بیشتر در سایت صبح قریب
دیدگاه ها
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: rowshangar.ir/جوان-گرایی-از-منظر-دین-اسلام/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: rowshangar.ir/جوان-گرایی-از-منظر-دین-اسلام/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: rowshangar.ir/جوان-گرایی-از-منظر-دین-اسلام/ […]