لحظه ی شهادت…
خاطره ای از شهید میرقاسم میرحسینی:
به نقل از شهید مرتضی بشارتی در باره لحظه شهادت شهید:
آفتاب عملیات کربلای پنج از خاکریز ایمان بچه های بسیجی طلوع کرده بود. در خط اول جلوتر از همه داخل کانال مستقر شده بودیم. از خاکریز به مواضع دشمن نگاه میکردم و نحوه موضع گیری و آرایش تانکهای عراقی را به حاج قاسم میگفتم و ایشان دستورات لازم را برای توجیه فرماندهان تیپها و محورها میداد. آن بار نیز برای دیدن موقعیت دشمن از جا برخواستم اما حاج قاسم به آرامی فرمود تو بنشین. گفتم چرا؟ فرمود تا تو نگاه کنی و سپس به من گزارش دهی و من بخواهم بقیه را توجیه کنم وقت میگذرد. آنگاه قامت سر افرازش را مثل دیده به ان گلهای لاله برافراشت تا عراقیها را بنگرد اما به محض طلوع تابناک پیشانیاش برروی خاکریز تیر مستقیم دشمن سجده گاه او را شکافت و در میان دو ابرویش محراب خونین کربلارا بنا نهاد. به همین سادگی، به سادگی پر پر شدن یک گل سرخ. به سادگی شکفته شدن یک چمن لاله.
برای دیدن عکس و آشنایی بیشتر با شهید میرقاسم میرحسینی کلیک نمایید.